بشر از قدیمالایام کنجکاو بود که شواهد و بازتاب آشفتگی ذهن و جنون را در چهره آدمها، جستجو کند. این ایده که ساختمان چهره میتواند شواهدی از ویژگیهای ذهنی را بازتاب دهد، منجر به پیدایش دانش چهرهشناسی یا اصطلاحا physiognomy شد.
این دانش، نخستین بار در یونان باستان شکل گرفت، آنها برای فهم چرایی جنون، تصویر دیوانگان را مورد مداقه قرار میدادند. پیداست که قبل از پیدایش عکاسی، تنها راه ثبت چهره مجنونها، کشیدن پرتره آنها بود، در نتیجه رفتهرفته شکلی از روانشناسی هنرمندانه پا گرفت که نقطه اوجش را باید پرترههای یک نقاش فرانسوی به نام «تئودور گریکولت» دانست، او ده پرتره از بیماران دچار اختلال روانی کشید که هر یک مبتلا به نوع خاصی از بیماری روانی بودند.